رابطه و عشق به خود
در این مطلب می خوانیم:
رابطه و عشق به خود
مهمترین نکته ای که باید ، مدنظر داشته باشیم این است که :
زمین مدرسه ی درس است
رابطه ، مهم ترین و سخت ترین کلاس این ،
” مدرسه ی زمین ” است و
و قبولی در این کلاس ، بالاترین نمره را ، برای ما دارد .
این شامل همه ی روابط ما از جمله :
پدر و مادر ، خانواده ، همسر ، فرزند ، همسایه ، رییس و کارمند میشود.
ما در این رابطه ها ، شکل میگیریم و کامل می شویم ،
و باید بدانیم که؛
همه ی این افراد ، معلم ما هستند و
این نقش را پذیرفته اند ،
تا ما نمره قبولی را ، از ۴ کلاس اصلی ؛
۱-عشق به خود
۲-ارزشمند بودن
۳-کافی بودن
۴-لیاقتمند بودن
بگیریم.
دومین نکته اینست که :
آیا واقعا مفهوم عشق به خود را می دانیم؟؟
معنای واقعی عشق به خود یعنی :
من متوجه ی اصل خودم باشم ،
این که ؛
من با جهان هستی و کائنات یکی هستم .
من ذره ای از آگاهی کل و شعور برتر الهی هستم.
انسان ها از دو بخش تقسیم شده اند ،
سمت راست :
دستگاه ابر قدرتی به نام ذهن ،
و منیتی (نفس ، ایگو ) که پشت این دستگاه قدرتمند نشسته و آن را هدایت می کند.
در واقع ؛
زندگی من و شما ،
و همه ی اتفاقات ، افکار ، احساسات ، دردها ، زخم ها و تروما و درگیر گذشته بودن و ترس از آینده ،
توسط همین ذهن و منیتی ساخته می شود که ،
نه تنها ، شناختی از آن نداریم ،
بلکه
مانند عروسک خیمه شب بازی ،
روز بعد روز و به طور مداوم
درگیر این فیلم ساخته شده ی ترسناک ، زجر آور و پر از اتفاقاتش هستیم.
و اما ؛
سمت چپ :
قلب و ، روحی که فرمانده ی آن است .
بعد قلب و روح ؛
بعد عشق ، تسلیم و پذیرش کامل هر لحظه است .
من ذره ای از پروردگارم ، و در هارمونی و هماهنگی کامل و یکی بودن با همه ی افراد و موجودات هستم ،
کسی را قضاوت نمی کنم،
کسی از بیرون به من صدمه و آسیبی نمی زند.
و انسانها ، فقط هم کلاسی من هستند و
ما آمده ایم که ؛
بهترین خود را ، در حد آگاهی و توانایی مان ، انجام دهیم .
آمده ایم که از لنز عشق :
انسانها را درک کنیم ،
بفهمیم ، حس کنیم و آن ها را بشنویم و
نیازی به تغییر دیگران نیست .
* این جا ، عشق به خود هست *
از لنز قلب و روح :
عشق به خود هست.
و
نیازی به تغییر من نیست ،
من ، هر آن چه که هستم ،
هر چیزی که ، در گذشته ی من بوده ،
با تمام تصمیماتی که گرفته ام ،
هر اشتباهی که مرتکب شده ام را ،
پذیرفته ام .
*هیچ چیزی در جهان هستی اشتباه نیست ، همه چیز ، فقط تجربه است*
وقتی از عشق به خود می آییم ،
عاشق تمام بخش های مثبتم هستم
( من شنونده ی خوبی هستم ، من قلبم پر از عشق است و من مهربانم )
و البته عاشق ؛
تمام بخش های سایه ام هستم
(من کمالگرام ، چسب دارم ، وسواسی هستم ، کسی رو نمی توانم ببخشم ، راحت طلبم )
و آن ها را می پذیرم و
دوستشان دارم.
وقتی به پروردگار ایمان داری ،
تمام اتفاقاتی که افتاده ،
درست بوده و
باید ، آن اتفاقات رقم میخورده ،
تا
از من و شما ،
انسان آگاه تر و قویتری ، برای ادامه در این سفر زندگی ، ساخته شود.
حالا ؛
چه چیزهایی نشان می دهد ،
*عشق به خود*
داریم یا نه ؟؟
۱- آیا زمانی که ، اول صبح به محض آن که ، از خواب بیدار شدم ،
متوجه هستم که ،
بین آگاهی و ناآگاهی یا خواب و بیداری ، حق انتخاب دارم ؟
۲-آیا صبح اول وقت ، آگاه هستید که شما ، با جهان هستی و کائنات یکی هستید ؟
۳-آیا به محض بیدار شدن از خواب صبح ، متوجه هستید که ، شما خالقین ؟
و آگاه هستید که ، دنیای مادی در ذهن و منیت ساخته می شود؟
عشق به خود یعنی :
من آگاهم که ، در هر ثانیه من حق انتخاب دارم که خودم را با ذهن و منیت یکی ببینم و اجازه دهم ، ذهن و منیت ، روز من را بسازند و اتفاقات را پیش ببرند
یا
انتخاب من این است که ؛
ابرانسانی قدرتمند باشم ،
که خالق زندگی و دنیای مادی خود است.
۴-آیا داستان زندگی ام را پذیرفته ام؟
(همه ی تصمیم هایی که گرفتم ، طلاق ، رابطه ، شکست )
اگر فکر می کنید اشتباه بوده ،
شما در خواب و ناآگاهی هستید و عشق به خود ندارید.
یادتان باشد ؛
*عشق به خود یعنی ؛ پذیرش همه چیز*
همه اتفاقات زندگی ، درسهایی بوده که من باید تجربه میکردم تا انسان قویتری بشوم .
۵- از صبح چقدر خودم را تنبیه می کنم ؟
چه چیزهایی به خودتون میگین ،
چقدر خودتون را سرزنش می کنید ،
چقدر در مقایسه هستین ،
چقدر در رقابت هستید.
*اگر به جهان هستی وصل باشم ؛
هیچ کم و کسری نیست و همه چیز درست است*
پس :
از خودتان تشکر کنید ،
ممنون که تا این جا آمدی ،
بهترین رو انجام دادی ،
این سفر سنگینه ، خودت رو با همه تراماها ، زخم ها ، انتخاب ها تا این جا کشوندی ، عاشقتم .
تصمیم بگیرین با خودتان
مهربان باشید ،
“عاشق بودن رو انتخاب کنید ”
شما بخشی از خلقت هستید ،
اگر به پروردگار و کائنات باور دارید ، چطور می توانید خود را سرزنش کنید.
وقتی من ؛
*عشق به خود دارم *
وقتی در این لحظه “حضور” دارم و
از هر باوری ، عقیده ای ، قضاوت و پیش داوری “خالی” هستم
و
از لنز قلب و روح ؛
با عشق ، همدلی و همفکری و
از قدرت درونی خود و
در نهایت آرامش ،
با اتفاقات بیرونی روبرو می شوم .
وقتی در روابطم چالشی به وجود می آید :
وقتی او خشمگین است و فریاد میزند ،
من در حضور کامل و
در نهایت عشق ،
فقط شخص مقابل را ، می بینم ، میشنوم ، حسش میکنم ،
بدون هیچ قضاوتی و
نیازی به عکس العمل من نیست.
در نهایت ؛
آن شخص ، متوجه میشود که ، کسی هست که درکش کند ،
او را بشنود و ببیند و
قضاوتی در کار نیست ،
احساس “امنیت” میکند.
این شامل
همه ی روابط ماست ؛
(پدر و مادر ، همسر ، پارتنر ، فرزند ، دوست ، همسایه )
اجازه بدهید،
افراد با هر مدلی که یاد گرفته اند ،
با داد و فریاد ، خشم ، قهر ، گریه ، آرامش
خود را ، توجیه کنند.
و وقتی شما از لنز قلب و روح می آیید ،
و در نهایت عشق و
از قدرت درونی تان ، با آن ها روبرو می شوید ،
آن ها در کنار شما ، احساس امنیت می کنند و
دوستان خوب شما خواهند شد.
و البته ؛
شما از لنز قلب و روح ؛
ابرانسان قدرتمندی هستید که ؛
روابط موفق و دوستانه ای را تجربه می کنید و
خالق زندگی خود هستید و
جهان هستی در خدمت شما خواهد بود .
با عشق و صلح
شمن سودگورو